نوول لوکس

یکی از دلایل شهرت یونان قدمت جاذبه‌های گردشگری، تمدن و آثار بسیار زیبای این کشوره که هر گردشگری رو به‌سمت خودش می‌کشونه. ساموئل دوستاش رو آماده کرد تا از آکروپولیس دیدن کنن. شاید بشه گفت آکروپولیس معروف‌ترین جاذبه یونان باشه که نماد آتن و یونانه، این بنا روی یک تپه سنگی در مرکز شهر آتن واقع شده که سه معبد باشکوه اون متعلق به قرن پنجم قبل از میلاد هستن. ساموئل اون‌قدر از این بنا خوشش اومده بود و اون‌قدر محو عظمت اون شده بود که دلش نمی‌خواست حتی یک ثانیه رو صرف عکس‌گرفتن یا کار دیگه‌ای بکنه. در نزدیکی اونجا بازاری بود که صنایع‌دستی و نشان‌های یونان رو برای فروش گذاشته بود و فروشنده اون، یه دختر جوان با برادر کوچکش بود که ساموئل رو ترغیب کرده بودن تا ازشون خرید کنه و یادگاری‌های کوچیکی رو با خودش داشته باشه. پیک و پونی هم مثل همیشه یه فضای بزرگ و باز دیده بودن و این براشون عالی بود، چون می‌تونستن حسابی دنبال‌بازی و بدوبدو کنن. بعد از بازدید از اونجا، اون‌ها به‌سمت جزیره سانتورینی حرکت کردن؛ جزیره‌ای زیبا با معماری زیبا، خانه‌ها و هتل‌های این منطقه، مکعبی‌شکل و سفید. خیلی جای جالبی بود مخصوصاً وقتی که هوا داشت رو به تاریکی می‌رفت و نورپردازی‌های زیاد باعث شده بود، بناهای اونجا به زیباترین شکل به چشم بیان. در کنار یک راهرو، پیرمردی در حال غذاپختن و فروش اون بود.

فقط یک غذا داشت ولی برای اون غذا حسابی صف بسته بودن و اطرافیان می‌گفتن طعم غذای اون به‌حدی خوشمزه‌س که هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنن.

هر نفر که به اول صف می‌رسید براش یه بشقاب با مقداری مرغ، بیف و جگر که با هم مخلوط شده بود با دورچینی از سبزیجات و نون محلی آماده بود. حتی میزی برای نشستن نبود و باید کنار خیابان می‌نشستن و غذا می‌خوردن. اولش براشون عجیب بود ولی بعد از اینکه لقمه اول رو خوردن به حدی خوشمزه بود که صدای ساموئل بلند شد. «به‌به این عالیییییه.» اطرافیان با تعجب نگاهی به اون‌ها انداختن و ساموئل با کمی خجالت گفت: «واقعاً خوشمزه‌س آخه.» پیک و پونی سری به‌نشانه تأسف تکون دادن ولی بقیه اطرافیان تأیید کردن و گفتن آره عالیه و خندیدن و کم‌کم پیک و پونی هم با بقیه همراه شدن و شروع به خندیدن کردن…

نوول لوکس